|
درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ 
رفاه اجتماعی مباحث جامعه شناسی و مبانی نظری مرتبط با رفاه اجتماعی چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 19:11 :: نويسنده : حمید
1-به کارگیری اقدامات رفاهی برای حمایت یا تقویت خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی پایه تا این که نیازهای اعضای خانواده برآورده شود . 2- تقویت ظرفیت و توانایی افراد تا از عهده موقعیت ها یا شرایط سخت زندگی بر بیایند
به طور کلی «رفاه اجتماعی» تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شأن انسانها و مسئولیت‌پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه‌های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است. (یزدانی ،31 :1382)
تعاریف دیگر رفاه اجتماعی عبارتند از :
« 1- مجموعه متشکل از خدمات ، موسسات و نهادها برای تامین زندگی مطلوب و برخورداری از موهبت های طبیعی و منابع اجتماعی.
2-نظامی از خدمات ، موسسات و نهادها برای تامین زندگی بهتر و روابط مناسب تر برای شکوفایی استعدادها و قابلیت ها و ظرفیت ها .
3-مجموعه فعالیت های سازمان یافته برای تطبیق انسان با محیط اجتماعی.
4-نظامی از قوانین ، برنامه ها و خدمات برای تامین نیازهای اساسی و اولیه انسان ، [ که این نوع تعریف منطبق با دیدگاه نیازهای اساسی در برنامه ریزی ناحیه ای و منطقه ای است و ابزار شناخته آن سازمان بهزیستی است ] .
5-سیستم منظمی از خدمات اجتماعی برای تامین زندگی مناسب افراد جامعه .
6-تلاش برای تامین تساوی فرصت های زیستی ، اجتماعی و اقتصادی بین همه افراد جامعه .
با توجه به تعاریف مختلف ارائه شده در زمنیه رفاه اجتماعی و با در نظر گرفتن ابعاد متنوع زندگی انسان ، می توان رفاه اجتماعی را چنین تعریف کرد « رفاه اجتماعی عبارت از مجموعه سازمان یافته ای از قوانین ، مقررات ، برنامه ها و سیاست هایی است که در قالب موسسات رفاهی و نهادهای اجتماعی به منظور پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی انسان ارائه می شود تا زمینه رشد و تعالی او را فراهم آورد »
( سمت ،100 :1373 به نقل از زاهدی اصل ،100-99 :1388).
چنانچه تعریف فوق نشان می دهد ، رفاه اجتماعی مجموعه ای از قوانین ، مقررات ، برنامه ها و سیاست های رفاهی است که در قالب نهادها و سازمان های اجتماعی و با توجه به مفاهیم مربوط به رفاه اجتماعی ( مانند تامین اجتماعی ، بیمه های اجتماعی ، حمایت اجتماعی ، مددکاری اجتماعی ، خدمات اجتماعی ، بهزیستی ) با هدایت و حمایت دولت و مشارکت عموم مردم ، تحقق می یابد تا " سعادت انسان " در جامعه دست یافتنی شود ( زاهدی اصل ، 14 :1388). و در نهایت می توان گفت از آنجایی که به طور کلی دو دیدگاه کلاسیک در حوزه علوم انسانی و اجتماعی دیدگاه اصالت فردی و اصالت جمعی است ، بر این مبنا رفاه اجتماعی به دو صورت نظریه « ترمیمی » و نظریه « نهادی » تقسیم بندی شده است . نظریه ترمیمی « در بعد رفاه اجتماعی با تکیه بر آزادی افراد در کلیه شئون زندگی اجتماعی از جمله رفاه اجتماعی معتقد است که در تامین رفاه اجتماعی برای اعضا جامعه باید افراد را آزاد گذاشت تا هر طوری که مایل هستند در این زمینه سرمایه گذاری کنند . دولت تنها زمانی وارد عمل می شود که نقش کمک رسانی و ترمیمی را داشته باشد و لذا وظیفه عمده به عهده بخش خصوصی است . به عنوان مثال می توان امر بیمه های اجتماعی در آمریکا را بیان کرد که غالبا و چه بسا عموما در دست شرکت های خصوصی بیمه گذار است و روز به روز دامنه آن گسترده می شود . در مقابل نظریه دیگری وجود دارد که وظیفه اصلی و اساسی را متوجه دولت ، نهادهای دولتی و وابسته به آن می داند . این نظریه که به عنوان نظریه « نهادی » معروف است ، که می گوید برای تامین نیازهای مختلف جامعه و تحقق رفاه اجتماعی ، دولت مکلف است راساً اقدام به برنامه ریزی ، سیاست گذاری و اجرای برنامه های مختلف خدمات اجتماعی کند . لذا برای اجرای این وظیفه ، می تواند موسسات و سازمان های مختلف رفاهی – اجتماعی به وجود آورد ، بلوک شرق و کشورهای سوسیالیستی سابق را می توان نمونه هایی در این مورد معرفی کرد » ( زاهدی اصل ،24 :1388). بنابراین « در رابطه با نظریه های رفاه اجتماعی برخی معتقدند که منظور از نظریه « ترمیمی » این است که تا زمانی که مسئله ای حادث نشده است و در حل آن ، نهادهای اجتماعی عاجز نمانده اند ، دخالت دولت ضرورتی ندارد ولی در نظریه « نهادی » اصولا دولت با تدابیر و سیاست های رفاهی که مستقلاً و مستقیما به آن اقدام می کند نه تنها در جهت حل مسائل اجتماعی مسئول است ، بلکه با سیاست های اجرایی مختلف ، از بروز مشکلات اجتماعی پیشگیری می کند » ( زاهدی اصل ، 27 : 1388).
نظرات شما عزیزان:
|
||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||||||||||||||||||||||||||
 |
||||||||||||||||||||||||||
ورود
اعضا:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
تبادل
لینک هوشمند